وقتي كتش را از من گرفت گفت ممنون. دستت درد نكند. و واقعا از من كه سه چهار دقيقه كتش را نگه داشته بودم تا برود دستشويي و بيايد ممنون بود. اصلا هم به اين فكر نميكرد كه من دو سه ساعت تو پارك علافش كرده بودم. حالا ميفهمم چهرا حرفهاش به دل مينشيند؛ زبان حالش را ميگويد. من اگر در چونآن جايي بگويم ممنون، حتما دارم ادب خرج ميكنم؛ بيترديد.
شنبه
زبان حال
اشتراک در:
پستها (Atom)